0
سلام

خانه / وبلاگ / توصیف شخصیت افراد به زبان انگلیسی

اردیبهشت 31, 1403

توصیف ویژگی‌های شخصیتی افراد، همیشه یکی از موارد مهم در زبان انگلیسی به حساب می آید و می‌توان گفت یکی از متداول ترین سؤالات در تعیین سطح زبان انگلیسی است . بنابراین یادگیری صفت‌های شخصیتی و ظاهری به زبان انگلیسی و به کارگیری کالوکیشن‌ها و اصطلاحات مربوط به آنها، از اساسی ترین و مهمترین بخش از یادگیری کاربردی زبان انگلیسی به شمار می آیند. به همین دلیل در این مطلب تلاش کرده ایم تا رایج‌ترین لغات را به همراه کاربرد و مثال، از سطح مبتدی تا پیشرفته فراهم بیاوریم تا با استفاده از آنها، قدمی به هدف خود نزدیک‌تر شوید.

قبل از هر چیز باید بدانید که برای پرسیدن شخصیت افراد، معمولاً از سؤال زیر استفاده می‌شود:
What is someone like?
که به جای someone اسم یا ضمیر مورد نظر را جایگزین می­کنیم. به عنوان مثال:
What’s your mother like?
در مورد شخصیت خودمان نیز، معمولاً به این صورت پرسیده می­شود:
How would you describe yourself?
How do you see yourself?
در جواب آنها هم می­توانید از واژه ها و اصطلاحاتی که در ادامه آمده است کمک بگیرید.

Friendly
از این صفت برای افرادی استفاده می­شود که با اطرافیان رابطه ی صمیمانه ای دارند و از صحبت کردن با دیگران لذت می برند. متضاد آن هم می­شود: unfriendly.
The students in my class are all really friendly. It’s great.
دانش آموزان کلاس من همگی خیلی صمیمی هستند. این عالی است.


Kind
معنی این صفت می­شود: مهربان.
They’ve been very kind to me.
آنها خیلی با من مهربان بوده اند.


Nice
یک صفت بسیار رایج خصوصاً در محاوره در توصیف کسی که خوب و مهربان است.
I met Akbar on holiday, and he’s a really niceguy.
من در تعطیلات با اکبرآقا آشنا شدم. او واقعاً پسر خوبی است.


Clever
برای توصیف شخصی که باهوش است و در یادگیری و فهم مطالب، سرعت بالایی دارد.
مترادف این صفت هم می­شود: intelligent و متضاد آن می­شود: .stupid
My brother is really clever. He’s the best student in his class.
برادرم خیلی باهوش است. او بهترین دانش آموز کلاس خود است.


Patient
در وصف کسی استفاده می­شود که در موقعیت­های مختلف، صبور و شکیباست و قادر است برای مدت زمان طولانی آرام و خونسرد بماند حتی با وجود شرایط سخت یا رفتار بد اطرافیان. متضاد آن می­شود: impatient.
My friend is often late, but I’m very patient.
دوست من اغلب دیر می­کند اما من خیلی صبورم.
Strange


کسی که رفتار غیرعادی و غافلگیرانه دارد.
He’s a strange man. I never know what he’s thinking.
او مرد عجیبی است. هرگز نمی­دانم به چه چیزی فکر می­کند.


Funny
کسی که در خنداندن افراد مهارت زیادی دارد.
Ali makes me laugh. He’s a really funny man.
علی باعث خنده ام می­شود. او واقعاً مرد بامزه ای است.


Quiet
کسی که آرام و ساکت و کم حرف است.
One of my classmates is very quiet.
یکی از همکلاسی­هایم خیلی ساکت است.


Lazy
فردی که تنبل است و میل به انجام هیچ کاری ندارد.
My friend is quite lazy, but she is a really nice person.
دوست من کاملاً تنبل است اما او واقعاً فرد خوبی است.

Easy-going
کسی که معمولاً به راحتی نگران و ناراحت و غمگین نمی شود و همه چیز را آسان می گیرد.
.My sister is pretty easy-going. Nothing seems to bother her
خواهرم همه چیز را آسان می گیرد. به نظر می رسد هیچ چیز او را آزار نمی دهد.


Hardworking
این صفت می تواند متضاد lazy باشد. یعنی بسیار سختکوش و زحمتکش.
.She’s a hardworking person. She never wastes time at work and always gets a lot done
او یک فرد سختکوش است. هرگز وقت خود را در محل کار تلف نمی کند و همیشه کارهای زیادی را به انجام می رساند


Considerate
کسی که همیشه حواسش به دیگران است و نسبت به احساسات و نیازهایشان اهمیت زیادی قائل می شود.
.My friend was always considerate and helpful
دوستم همیشه باملاحظه و کمک کننده بود.


Outgoing
برای توصیف شخصی که اجتماعی و برون گراست و اهل معاشرت با مردم است، به کار می رود. می تواند متضاد shy باشد.
.Eric is so outgoing. He loves meeting and chatting with new people
اریک بسیار برون گراست. او عاشق ملاقات و گفتگو با افراد جدید است.


Trustworthy
شخصی که همواره قابل اعتماد و امین است.
.She’s very trustworthy and reliable
او خیلی امین و قابل اعتماد است.


A people person
کسی که به خوبی با دیگران ارتباط برقرار می کند و همیشه شنونده ی خوبی است.
.Sarah is a people person
سارا یک فرد مردمی است.


A cheapskate
به فرد خسیس گفته می شود.
.My ex-husband was a real cheapskate
شوهر سابقم یک خسیس واقعی بود.


Talkative
کسی که پرحرف است و علاقه ی زیادی به صحبت با افراد مختلف دارد. واژه دیگری نیز با همین معنا در محاوره بسیار استفاده می شود: chatterbox.

البته نقش اسم را دارد.
.Everyone says I’m really talkative
همه می گویند من خیلی پرحرفم.


Responsible
برای توصیف شخصی که مسئولیت پذیر است و کارهایش را هوشمندانه و از روی آگاهی انجام می دهد، می توانید از این صفت استفاده کنید.
.My parents don’t think I’m responsible
والدینم فکر می کنند مسئولیت پذیر نیستم.


An early bird
به شخص سحرخیز گفته می شود. البته در توصیف کسی که همیشه به موقع به محل کار یا سر قرار می رسد نیز می توان استفاده کرد. یک ضرب المثل معروف هم با همین عبارت، خیلی مورد استفاده قرار می گیرد:
.The early bird catches the worm
سحرخیز باش تا کامروا شوی.
.My Mum is the early bird in our family
مادرم در خانواده ی ما سحرخیز است.


Self-confident
کسی که به توانایی های خود اطمینان و باور دارد.
.My co-worker is really self-confident
همکار من خیلی اعتماد به نفس دارد.


Tolerant
شخصی که قادر به پذیرش نظرات مخالف دیگران است و به راحتی با دیگران مدارا می کند.
.Luckily, my parents were tolerant of my choice of music
خوشبختانه پدر و مادرم با انتخاب موسیقی من کنار آمدند.(انتخابم را پذیرفتند)


Arrogant
فردی که متکبر و مغرور است و همیشه خود را بهتر از دیگران می داند.
.He was unbearably arrogant
او به طرز غیرقابل تحملی مغرور بود.


Aggressive
کسی که مدام به دنبال دعوا و جروبحث با بقیه است و روحیه ی پرخاشگرانه دارد.
.Some people think I’m very aggressive
بعضی ها فکر می کنند من خیلی پرخاشگر هستم.


Dull
شخصی که تقریباً عاری از حس شوخ طبعی است و بودن با او معمولاً ملال آور و خسته کننده می شود.
.My friend is really dull and lazy
دوستم واقعاً حوصله سر بر و تنبل است.



Broad-minded
در وصف فردی که روشن فکر است به کار می رود. کسی که توانایی پذیرش نظرات دیگران را دارد حتی اگر با نظر خودش متفاوت باشد.
.Luckily, our boss is quite broad-minded, so I’m sure he won’t mind you wearing that today
خوشبختانه رئیس ما کاملاً روشن فکر است، بنابراین مطمئنم از اینکه امروز آن را بپوشی مشکلی نخواهد داشت.

Down-to-earth
به کسی که واقع بین و معقول است گفته می شود.
.My mother is very down-to-earth
مادرم خیلی واقع بین است


Big-headed
به افراد مغرور و پرافاده گفته می شود.
.He’s very handsome but he’s also very big-headed and this puts me off
او بسیار خوش تیپ است اما همچنین خیلی پرافاده است و این ناامیدم می کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *